لپتوسپیرا
بیماری لپتوسپیروزیس یا تب شالیزار كه ناشی از لپتوسپیراها در انسان رخ میدهد، یكی از گسترشیافتهترین بیماریهای مشترك بین انسان و حیوانات است. چهره بالینی این بیماری آنقدر متغیر است كه هرگز نمیتوان تنها بر پایه علائم و نشانیهای بیماری آن را تشخیص داد، بههمین دلیل تشخیص بیشتر بر پایه اعتماد به آزمایشگاه در نشان دادن و مشاهده عامل بیماری و دقت روشهای سرولوژیكی استوار است.
لپتوسپیراهای بیماریزا
لپتوسپیراها، اسپیروكتهای گرم منفی هوازی هستند كه 6 تا12 میكرومتر طول و 0/1 میكرومتر قطر دارند و در دو انتها دارای قلاب بوده و یك فیلامانت محوری دارند (شكل 1). این باكتری را به آسانی بوسیله حركت چرخشی یا مارپیچیاش و قلاب مشخصی كه در یك یا هر دو انتهای آن است میتوان تشخیص داد. باكتریهای لپتوسپیرا بدلیل حركات شدید و ضخامت كمشان قادرند از صافیهای با اندازه ریز 0/22 تا 0/45 میكرومتر كه اغلب باكتریها از آنها رد نمیشوند، رد شوند. لپتوسپیرا کاتالاز و اکسیداز مثبت است و از اسیدهای چرب با زنجیره بلند به عنوان منبع انرژی و کربن استفاده میکند. نمکهای آمونیم مهمترین منبع نیتروژن است. در pH قلیایی زنده بوده و آنها به 8 آزو گوانین حساس میباشند.
جنس لپتوسپیرا شامل دو گونه است : 1)لپتوسپیرا اینتروگانس(Leptospira interrogans) (بیماریزا)، 2) لپتوسپیرا بیفلكسا (غیر بیماریزا). گونه پاتوژنیك لپتوسپیرا اینتروگانس دارای سروگروپ یا سرووارهای (تیپهای سرولوژیك) متعددی میباشند (230 سروواریته). این سرووارها را براساس میزبانی كه آلوده میكنند، تقسیم مینمایند. مثلاً میزبان سرووار ایكترهموراژیه (Icterohaemorrhagiae ) راتها هستند، درحالیكه میزبان سرووار پومونا (Pomona) و كانیكولا (Canicola) به ترتیب سگ و خوكها هستند. بیماری از این میزبانها به انسان منتقل میشود و حیوانات مخزن باكتری محسوب میشوند. از لحاظ شكل ظاهری گونههای بیماریزا و ساپروفیتهای (غیربیماریزا) لپتوسپیرا از یكدیگر قابل تفكیك نیستند و بهترین وسیله برای مشاهده این اجرام، استفاده از میكروسكوپ زمینه تاریك است.
شكل 1: تصویر میكروسكوپ زمینه تاریك لپتوسپیرا اینتروگانس.
لپتوسپیراها میتوانند عامل هموراژی، اسهال، زردی، مشكلات خطرناك كلیوی (نكروز توبولار حاد)، كاهش حجم خون و علائم مننژیت آسپتیك شوند. هنوز مكانیسم تخریب بافت توسط اسپیروكتها دچار ابهامات زیادی است. به نظر میرسد لپتوسپیراها یا تولید سم میكنند و یا سلول میزبان را به تولید مواد سمی تحریك مینمایند. لپتوسپیرا وارد مایع مغزی- نخاعی میشوند و بروز علائم مننژیتی با ظهور آنتیبادی ضدلپتوسپیرا همراه است، لذا به نظر میرسد که این بیماری به دلیل واكنش ایمنی باشد. لپتوسپیرا دارای واكنش شبه اندوتوكسین است (علیرغم اینكه فاقد 2-كتو3- دی اكسی اكتالولونیك اسید یا KDO میباشند) كه میتواند عامل مؤثر بر روی عمل عروق باشد.
لپتوسپیروزیس یك بیماری دیفازیك است. بنظر میرسد كه فاز اول مربوط به تهاجم لپتوسپیرا و احتمالاً تولید سم باشد و فاز دوم كه فاز ایمنی نام دارد، به علت پاسخ ایمنی به لپتوسپیرا و محصولات آن بهوجود میآید.
مراحل لپتوسپیروزیس درمان نشده در انسان
لپتوسپیروزیس بصورت یك بیماری حاد آغاز میشود كه بعد از 4 تا 7 روز فروكش میكند. حدود 90 درصد از بیماران بعداً دچار لپتوسپیروزیس غیریرقانی میشوند، در صورتیكه حدود 10 درصد دچار لپتوسپیروزیس بسیار خطرناكتر یرقانی (بیماری ویل) میگردند. مرحله 1 لپتوسپیروزیس بدلیل فعالیت لپتوسپیرا است، در حالی كه مرحله 2 لپتوسپیروزیس یك بیماری وابسته به سیستم ایمنی میباشد.
تمام سروتایپهای لپتوسپیرا اینتروگانس قادرند در انسان ایجاد لپتوسپیروزیس كنند كه گاهی به همراه زردی است و بیماری ویل (فرم یرقانی بیماری) است یا بدون زردی است و بیماری غیریرقانی میباشد. روش انتقال لپتوسپیروزیس به انسان، تماس با ادرار حیوان آلوده است. تماس میتواند مثل دامداران و دامپزشكان مستقیم باشد یا به صورت غیرمستقیم تماس با آب و خاك آلوده در خیابان، مزارع یا جنگل باشد. نشان داده شده است كه بیش از 150 گونه از پستانداران قادر به حمل و ترشح لپتوسپیراها هستند، اما جوندگان (خصوصاً رت نروژی) مخزن كلیدی میباشند. بیماری در سراسر دنیا دیده میشود. در ایران ابتلا به لپتوسپیروزیس اغلب در استانهای شمالی و در میان برنجكاران كه مدت زیادی باید در زمینهای مرطوب راه بروند، دیده میشود. در مناطق شمالی كشور این بیماری با نام تب بیجار معروف میباشد. هر چند درمان به موقع بیماری بسیار موفقیتآمیز است، اما مشكل اصلی تشخیص به موقع و عدم اشتباه آن با بیماریهای مشابه است. به همین دلیل در بعضی از رفرانسها این بیماری به عنوان یك بیماری چند چهره شناخته میشود.
نكته مهم: لپتوسپیرا را باید از هپاتیت ویروسی، آنفلوانزا و آپاندیسیت افتراق داد و در نواحی گرمسیری از مالاریا، حصبه و تیفوس اسكرابی متمایز كرد. در یك تحقیق نشان داده شده است كه به سبب مشكلات تشخیص، فقط یك چهارم موارد لپتوسپیروزیس تشخیص داده میشوند.
تشخیص آزمایشگاهی
جهت شناسایی بیماری لپتوسپیروزیس از خون (1 تا 2 میلیلیتر سرم خون)، مایع نخاع و ادرار (10 تا 25 میلیلیتر از ادرار میانی) نمونهبرداری میگردد.
برای تشخیص بیماری لپتوسپیروزیس از روشهای زیر استفاده میشود:
آزمایش مستقیم
خون، مایع نخاع و ادرار را ابتدا برای جداسازی عناصر سلولی و بعد در دور بالا برای جداسازی باكتری سانتریفوژ كرده و سپس از رسوب گسترش تهیه نموده و پس از رنگآمیزی فونتانا با میكروسكوپ نوری و یا تهیه Wet mountتوسط میكروسكوپ زمینه سیاه به مشاهده باكتری میپردازند. از لحاظ شكل ظاهری گونههای بیماریزا و ساپروفیتها (غیربیماریزا) لپتوسپیرا از یكدیگر قابل تفكیك نیستند و بهترین وسیله برای مشاهده این اجرام، استفاده از میكروسكوپ زمینه تاریك است. لپتوسپیرا با رنگهای آنیلینی بخوبی رنگآمیزی نمیشوند.
نكته مهم: تكنیكهای رنگآمیزی نقره (Silver impregnation technique) در جنینهای سقط شده و رنگآمیزی با قرمز كنگو در مورد رسوبات ادراری میتواند مفید باشد.
كشت
نمونه برداشت شده را میتوان در محیط كشت نیم جامد فلچر(Fletcher) ، محیط مایع Trypticase-soy broth (TSB) محیط كشت مایع EMJH broth (Mc callongh, Johnson. Harris Ellingehaasen)، محیط مایع Khortof، محیط جامد یا مایع bovineserum albumin–Tween 80 و محیط مایعStuart کشت داد. اگر به محیط Khortof، ماده 5 فلورویوراسیل (200 µg/mL) و فسفومایسین اضافه شود، محیط انتخابی میگردد. برای ایزوله سروتیپهای سخت رشد بایستی به محیطها، سرم خرگوش اضافه نمود. توصیه میگردد كه برای جداسازی بالای باكتری، نمونهها در چهار لوله مختلف كشت داده شوند و میزان تلقیح نمونه در محیط كشت خیلی زیاد نباشد (چراكه تلقیح زیاد در رشد باكتری تداخل میكند). نمونه ادرار را باید هر چه سریعتر كشت داد، زیرا pH اسیدی ممكن است سبب نابودی باكتری گردد.كشتهای انجام شده در حرارت 30 درجه سلسیوس برای مدت 8-6 هفته انكوبه میشود و در هر هفته یك قطره از نمونه كشت را برداشت نموده و توسط میكروسكوپ زمینه سیاه مشاهده مینمایند. باید توجه داشت كه در محیطهای نیمه جامد، لپتوسپیراها به صورت حلقه 0/5 تا 1 سانتیمتری در زیر سطح محیط رشد مینمایند.
نكته مهم: لپتوسپیرا در هفته اول از نمونههای خون و CSF توسط كشت قابل جداسازی میباشد، ولی از ادرار میتوان تا یك ماه آن را ایزوله نمود.
روشهای سرولوژی
از روشهای سرولوژیك مانند آگلوتیناسیون، هماگلوتیناسیون غیرمستقیم، IF غیرمستقیم، ELISA و … میتوان به شناسایی بیماری پرداخت. اختصاصیترین روش تعیین سروتیپ باكتری، روش هماگلوتیناسیون میباشد. یك تست اسلاید آگلوتیناسیون یا الیزا، آنتیبادی را در سرم نشان میدهد.
تشخیص زودهنگام به دلیل اینكه فاز اول لپتوسپیروزیس علائمی شبیه سرماخوردگی دارد و چون آنتیبادی قابل تشخیص در این مرحله ظاهر نمیشود، خیلی مشكل است. معمولاً میزان آنتیبادی قابل اندازهگیری ضد لپتوسپیرا، در روز 6 تا 12بیماری و ماكزیمم در هفتة سوم و چهارم وجود دارد.
تزریق به حیوان آزمایشگاهی
از روشهای حساس برای شناسائی لپتوسپیرا تزریق به هامستر و خوکچه هندی است.
جداسازی آنتیژن و اسید نوكلئیك
با استفاده از آنتیبادی منوكلونال میتوان آنتیژنهای لپتوسپیراها را در ادرار یا نمونههای دیگر شناسائی كرد. تکنیکهای مولکولی مانندPCR، DNA پروب و REA (Restriction Endonuclase Analysis) با حساسیت و اختصاصیت بالای 95 درصد برای شناسائی اسید نوكلئیك لپتوسپیراها در بعضی از آزمایشگاههای پیشرفته انجام میشود.
درمان: گاهی تأثیر آنتیبادیها بر لپتوسپیروزیس متفاوت است، اما داكسیسایكلین با پنیسیلین G استفاده میشود.